شب امتحان
18 بهمن قرار بود کنکور ارشد داشته باشم
منم که صفرِ صفر هیچی نخونده بودم
میگم هیچی ینی واقعا هیچی
نه این که کم خونده باشم
خلاصه بخاطر سرمای هوا کنکور یه هفته ای عقب افتاد
این شد که انگار یه ندای درونی بهم گفت:
دخترجان کنکور افتاده عقب تا تو درس بخونی بلکم یه چیزی شدی
حالا منم و یه بغل کتاب نخونده و زمان کم
و در عین حال اعتماد بنفس چسبیده به سقف
فک میکنم با همین خوندن ها رتبه زیر 100 بیارم برم دانشگاه فردوسی
والا، همچی آدمی هستم من
حالا حال و روزم اینه:

دوستان التماس دعای فراوان دارم ناجور
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۲۰ ساعت توسط خانومی
|
سلام من یه خانوم 23ساله گلستانی و ساکن مشهد هستم یه همسر خوب دارم با یه پسرکوچولوی ناز نازی که 3سالشه.