دوباره غیبت اجباری خانومی
سلام بر دوستانِ جان
جونم براتون بگه که بازهم از روی اجبار غایب شدم، شرمنده
قضیه از این قراره که کامپیوتر ژینیون شده بود و می بایست ویندوزشو عوض میکردیم
ویندوز عوض کردن همانا و قطع اتصال اینترنت همان
باید دوباره اتصال اینترنت با کامپیوتر برقرار میشد
ماهم که نابلد
شوورجان هم که دیروز صبح رفت سرکار ساعت 12شب اومد، دوباره امروز صبح رفته سرکار انشاءالله حدود 7 میاد خونه، مرد زحمت کش خونه اس شوورم
من هم که باز اعتیاد اینترنتیم داشت اذیتم میکرد
یه زنگ به برادر شوور زدم
شووری گفته بو.د که بهش نگی بیاد برا اینترنت، بزار این چن روزی که خانومش خونه اس پیش خانومش باشه طفلی
آخه جاریم یه شهر دیگه درس میخونه شنبه تا سه شنبه دانشگاهه بقیش خونه اس
من هم زنگ زدم گفتم باید چیکارش کنم، نگفتم بیاد که
برادرشوور هم که قلب مهربونی داره گفت نهار دعوتمون کنین تا بیایم درسستش کنم
گفتم شوور که نیس شما، بیاین اما اگه برا اینترنت فقط میخواین بیاین راضی به زحمت نیستم
برادرشوور هم گفت بزارید با مقامات بالا مشورت کنم میگم خودش خبرتون کنه
جاری جان هم زنگ زد گفت نهاد درست کردم میاریم اونجا باهم میخوریم
ما هم کلاس گذاشتیم که ای بابا من فقط یه سوال کردم نمیخواستم زحمتتون بدم
ولی قند تو دلم داشت آب میشد
بعدهم یه نهارکی درست کردم که دیگه خیلی ضایع نباشه
خلاصه اومدنو سیستمو راه انداختنو
نهار خوردیمو رفتن
از اونا رفتن از ما پای نت نشستن
ظرفهام هم که تو ظرفشوییه هنوز
امشب که شوورجان بیاد ان شاءالله میریم نیشابور منزل دوستشون
تافردا عصر هم نیستم
عمری باشه فردا شب در خدمتتونم یاعلی


سلام من یه خانوم 23ساله گلستانی و ساکن مشهد هستم یه همسر خوب دارم با یه پسرکوچولوی ناز نازی که 3سالشه.